افشای اطلاعات: دیدگاهها و نظرات بیان شده در اینجا منحصراً متعلق به نویسنده است و نشاندهنده دیدگاهها و نظرات تحریریه crypto.news نیست.
در سال 2025، امور مالی کریپتو به طور آرام و قاطع به سمت استقلال چرخید. آنچه قبلاً "ابزارهای" پراکنده و رباتهای متصل بود، شروع به شبیه شدن به یک لایه عملیاتی جدید کرد. این سیستمها به طور مستمر نظارت، تصمیمگیری و اجرا میکنند، در حالی که انسانها به سمت بالادست به سمت نظارت و هدف حرکت میکنند.
این بلوغ امور مالی کریپتو است: دور شدن از حدس و گمان دستی به عنوان رابط پیشفرض، و حرکت به سمت اجرای ماشینی به عنوان خط پایه برای نحوه مدیریت، معامله و استقرار دارایی های دیجیتال - به ویژه در بازارهایی که هرگز بسته نمیشوند.
دو توسعه موازی این تغییر را ممکن کرد. اول، فناوری بالغ شد. مدلهای اجرایی هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به طور قابل توجهی پایدارتر، قابل حسابرسی و قابل توضیح شدند. ابزارهایی که زمانی برای صندوقهای کمی رزرو شده بود، اکنون برای کاربران روزمره در دسترس است. دوم، سیاست به روز شد.
در اتحادیه اروپا، بخش دوم مقررات بازارهای دارایی های کریپتو - که شامل ارائهدهندگان خدمات دارایی های کریپتو و پیشنهادات گستردهتر دارایی های دیجیتال است - از 1403/10/10 در حال اجرا بوده است. این یک مجموعه ناهمگون از تفسیرها را به یک محیط واضحتر برای خدمات، مسئولیتها و نظارت تبدیل کرد.
مهمتر از آن، تنظیمکنندهها نشان دادند که کمتر علاقهمند به وجود الگوریتم هستند و بیشتر علاقهمند به اینکه آیا میتواند توضیح داده شود، کنترل شود و حسابرسی شود. این به بازیگران صنعت اعتماد داد که از اتوماسیون استفاده کنند نه اینکه از آن اجتناب کنند.
اما وضوح نظارتی به تنهایی این تغییر را توضیح نمیدهد. استدلال عمیقتر رفتاری است.
اگر مدت زیادی در حوزه معاملات کار کردهاید، یاد میگیرید که بیشتر مزیتها بینش نیست - تکرارپذیری است. توانایی انجام همان کار معقول در همان زمان معقول، بدون خستگی، بدون FOMO، بدون معاملات انتقامجویانه، نادرتر از هر تز بازار است.
در بازارهای سریع، انسانها کند، احساساتی و محدود به پهنای باند هستند. سیستمهای خودکار میتوانند سیگنالهای بیشتری را دریافت کنند، سریعتر واکنش نشان دهند و قوانین ریسک را به طور مداوم اعمال کنند - حتی زمانی که نوسان در ساعت 02:00 صبح یکشنبه میرسد. استدلال این نیست که انسانها اهمیتی ندارند. این است که انسانها نباید کار میلیثانیهای را با دامنه توجه در سطح دقیقه انجام دهند، به ویژه در کریپتو و FX 24/7.
افسانه معاملات خردهفروشی همیشه رمانتیک بوده است: شهود، زمانبندی، ورود کامل. واقعیت نهادی بسیار کمتر سینمایی است: فرآیند، محدودیتها و پایبندی بیوقفه به قوانین زمانی که سیستم عصبی شما از شما میخواهد برعکس عمل کنید. اگر سیستم شما قبل از اینکه بازار آشفته شود، به اندازه موقعیت، منطق توقف و تنوع متعهد شود، شما کیفیت تصمیم را از آدرنالین جدا کردهاید.
استقلال کمتر یک قدرت فوقالعاده است تا یک کمربند ایمنی: نوسان را لغو نمیکند، اما آسیب خودساخته را کاهش میدهد.
یک نسخه تنبل از این روند وجود دارد که سزاوار مرگ است: این ایده که استقلال به معنای برونسپاری مسئولیت است. سیستمهای خوب جادویی نیستند. آنها نظارت میشوند، زمانی که شرایط بازار به طور چشمگیری تغییر میکند متوقف میشوند و زمانی که دارایی هایی که معمولاً با هم حرکت میکنند ناگهان حرکت نمیکنند تنظیم میشوند. هر اپراتور صادقی به شما خواهد گفت که عملکرد گذشته هرگز تضمینی نیست. این یک سلب مسئولیت نیست - این مهمترین محدودیت طراحی برای امور مالی خودمختار است.
اگر 2025 سالی بود که استقلال مجاز شد، 2026 میتواند سالی باشد که نامرئی میشود.
نه به این دلیل که همه به یک کمی تبدیل میشوند، بلکه به این دلیل که گردشهای کاری مبتنی بر هوش مصنوعی در همه جا در حال گسترش هستند. نمایندگان مجازی در حال حاضر در فرآیندهای انتها به انتها در سراسر مدیریت دارایی تعبیه شدهاند، با کارایی عملیاتی عظیم در خطر. در همین حال، 80٪ از سازمانهای مدیریت دارایی و ثروت انتظار دارند که هوش مصنوعی رشد درآمد را تقویت کند، که راه دیگری برای گفتن این است که انگیزهها برای اتوماسیون اکنون ساختاری هستند، نه مدروز.
کریپتو آن جاذبه را به ارث میبرد، سپس آن را تسریع میکند. هنگامی که میتوانید بین مکانها مسیریابی کنید، ریسک را به طور مستمر مدیریت کنید و اجرا را به نقدینگی امور مالی غیر متمرکز با نام اختصاری دیفای، پرداختها و برنامههای روزمره وصل کنید، "مدیریت پرتفوی" دیگر یک فعالیت دورهای نیست. به یک سیستم عامل همیشه روشن تبدیل میشود.
من انتظار یک اثر چوب هاکی را با بالغ شدن این نمایندگان دارم. قانعکنندهترین مورد برای استقلال این نیست که همه را ثروتمند میکند. این است که توجه انسان را دوباره تخصیص میدهد: دور از خیره شدن به صفحه نمایش و کلیک کردن واکنشی، به سمت کار با ارزش بالاتر مانند طراحی محدودیتها، تعیین اهداف و تصمیمگیری در مورد زمان عدم حضور در بازار.
برای مؤسسات، این تغییر به معنای کارایی عملیاتی است. برای افراد، تأثیر شخصیتر است - و در دو مکان متمایز ظاهر میشود. اول، بهرهوری و درآمد. ابزارهای هوش مصنوعی در حال حاضر به مردم کمک میکنند محصولات را سریعتر راهاندازی کنند، جریانهای درآمد جدید ایجاد کنند و ساعتها را در روز کاری خود بازپس بگیرند. این در مورد جایگزینی کار انسانی نیست. این در مورد تقویت آن است.
دوم، سرمایهگذاری. استراتژیهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند خطاهای عاطفی را کاهش دهند و دسترسی به کیفیت اجرا را که قبلاً به یک میز معاملات نیاز داشت، باز کنند. خلق ثروت کمتر شبیه زمانبندی معامله کامل و بیشتر شبیه اجازه دادن به سیستمهای منضبط برای انجام کارهای کوچک و ثابت هر روز میشود - در حالی که شما به اندازه کافی درگیر هستید که تصمیمگیرنده نهایی باقی بمانید.
هیچ یک از اینها وعده بازده نیست و نباید به این صورت خوانده شود. این یک نظر در مورد جهت است: امور مالی کریپتو در حال حرکت از حدس و گمان دستی به سمت زیرساخت خودمختار است.
زیرا در یک بازار 24/7، استقلال یک ویژگی لوکس نیست. این تنها رابطی است که مقیاسپذیر است.
![[Mind the Gap] لغو تابعیت در ایالات متحده: زمانی که شهروندی دیگر دائمی به نظر نمیرسد](https://www.rappler.com/tachyon/2025/03/Donald-Trump-March-8-2025.jpeg?resize=75%2C75&crop=22px%2C0px%2C853px%2C853px)
